مباهله با نجرانیان

معرفی آیه مباهله و پیامهای آن

مباهله با نجرانیان

معرفی آیه مباهله و پیامهای آن

مباهله با نجرانیان
در روز مباهله بنا بود مسلمانان و مسیحیان نجران یکدیگر را نفرین کنند، تا خدا آن طرف را که دروغگوست، عذاب کند.
در سوره آل عمران آیه ۶۱ آمده است: «فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ»
«هر گاه بعد از علم و دانشى که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آن گاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»
آخرین نظرات
چهارشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۴۹ ب.ظ

داستان تولد

سالیانى آن‌چه روح پدر را آزرده مى ساخت نداشتن فرزند بود، گرچه پنجاه بهار از عمر او مى گذشت و رو به پیری مى‌رفت هرگز از رحمت الهی ناامید نبود و بارها از خدای خویش درخواست کرده بود تا فرزندى به او عطا کند، اما از گره کار مطلع نبود.
روزى بر آن شد تا نامه‌اى به امام و پیشوای خود حضرت مهدی (عج) بنویسد و از ایشان بخواهد تا برایش دعا کند. به دنبال فرصتى مناسب و فردى مطمئن بود تا به واسطه او نامه ارسال کند تا آن‌که زمانى کاروانى از قم به عراق مى‌رفت. در بین آن کاروان یکى از دوستانش به نام ابوجعفر محمد بن علی الاسود را یافت که مى‌توانست نامه وى را به مقصد برساند.
او نامه‌اى به محضر پیشواى خود ولی عصر (عج) نوشت و به وى سپرد تا در عراق به حسین بن روح بدهد و از او بخواهد که این نامه را به حضرت برساند.
ابوجعفر ‌گوید من نامه او را به نماینده مهدی موعود (عج) رساندم و پس از سه روز به من خبر داد که حضرت براى ابن بابویه دعا کرد و در آینده نزدیک خداوند به او فرزندى خواهد داد که منشاء برکات زیادى خواهد شد. [1]
شیخ طوسی در کتاب غیبت، درباره تولد صدوق چنین نگاشته است:
بسیار از بزرگان قم نقل کرده‌اند که على بن حسین بن بابویه با دخترعموى خود ازدواج کرد ولى از وى صاحب فرزند نشد. نامه‌اى به شیخ ابوالقاسم حسین بن روح نوشت که از حضرت ولی عصر (عج) بخواهد تا براى او دعا کند که خداوند به او فرزند عطا فرماید از حضرت جواب آمد که از این همسر صاحب فرزند نمى‌شوى ولى بزودى با کنیزی دیلمى ازدواج خواهى کرد که خداوند از او دو فرزند فقیه به تو خواهد داد. [2]
شیخ صدوق خود نیز ماجراى دعاى حضرت ولى عصر (عج) و ولادت خود را در کتاب اکمال‌الدین آورده است و در ادامه نوشته است که هر گاه ابو جعفر محمد بن على اسود مرا مى‌دید که براى آموختن حدیث و علوم اهل بیت علیهم‌السلام با اشتیاق تمام به درس اساتید مى‌رفتم، مى‌فرمود: این میل و اشتیاق به علم‌آموزی که تو دارى جاى تعجب نیست، زیرا تو به دعاى امام زمان متولد شده‌اى.
به هر تقدیر این بشارت به ابن بابویه رسید و پس از مدتى در پى ازدواج با کنیزى دیلمى خداوند محمد را به او عطا فرمود که در آن سنین مایه امید و چشم‌روشنى پدر گشت و سپس پسر دیگرى به او داد و نامش را حسین نهاد.
حسین بن علی بن بابویه نیز از دانشمندان و پس از پدر و برادرش محمد بزرگ‌ترین و معروف‌ترین شخصیت خاندان بابویه است.

(1) ابن بابویه‌، محمد، التوحید، به‌ کوشش‌ هاشم‌ حسینی‌ طهرانی‌، تهران‌، ۱۳۸۷ق‌/۱۹۶۷م‌.
(2) ابن بابویه‌، محمد، ثواب‌ الاعمال‌ و عقاب‌ الاعمال‌، به‌ کوشش‌ محمد مهدی‌ حسن‌ خرسان‌، نجف‌، ۱۳۹۲ق‌/ ۱۹۷۲م‌.

منبع : ویکی فقه

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۰۶
احمد یوسفی

حسین بن روح

عراق

نظرات (۱)

سلام به شما و تشکر از اینکه این جشنواره را در بیان ترویج نمودید 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی