به دنبال امتناع امام علی علیهالسلام از بیعت با ابوبکر، میان آن حضرت و ابوبکر بحث و گفتگویی درگرفت. ابوبکر با تمسک به حدیثی از رسول خدا درصدد توجیه کار خویش بود و در مقابل امام علی علیهالسلام با او احتجاج میکرد و از او در مورد شایستگیهای خود اعتراف میگرفت و شبیه همین احتجاج را آن حضرت با اصحاب شوری بعد از مرگ عمر نیز داشت. هر دو حدیث به حدیث منا شده معروف است و در هر دو جا آن حضرت به واقعه مباهله و همراهی خود و همسر و دو فرزندش با رسول خدا صلیالله و علیه و آله اشاره میکند و آنها سخن او را تأیید میکنند.
در حدیث اول آمده است: «فانشدک بالله أبی برز رسول الله و بأهلی و ولدی فی مباهلة المشرکین ام بک و باهلک و ولدک» قال ابوبکر: «بل بکم». (1)
و در حدیث دوم آمده است:
«نشدتکم بالله هل فیکم احد اخذ رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بیده وید امرأته و ابنیه حین اراد ان یباهل نصاری اهل نجران غیری؟ قالوا: لا. (2)
حدیث نقلشده در مورد دوم بدین تعبیر نیز وارد شده است:
«افتقرون أن رسول الله صلی الله علیه و آله حین دعا اهل نجران الی المباهلة انه لم یأت الا بی و بصاحبتی و إبنی؟ قالوا اللهم نعم». (3)
در روایت معروف دارقطنی که ابن حجر در الصواعق المحرقه نیز آورده است، حدیث منا شده چنین نقل شده است:
«انشدکم الله هل فیکم احد اقرب الی رسول الله فی الرحم منی و من جعله نفسه و ابناءه ابناءه و نسائه نسائه غیری؟ قالوا اللهم لا». (4)
غیر از حدیث منا شده در موارد دیگر نیز امیرالمؤمنین (ع) به واقعه مباهله اشاره کرده است و از آن موارد است که آوردهاند جماعتی نزد آن حضرت آمدند و گفتند از بالاترین مناقب خود برای ما بگو پس حضرتش به ترتیب از واقعه «سدالابواب»، مباهله، ابلاغ سوره برائت بر مشرکین، تعبیر قرآن از او به «اذن» [در آیه «و تعیها اذن واعیة» (الحاقة / 12])
نزول آیه «اجعلتم سقایة الحاج...» (توبه/ 19) در حق او و واقعه غدیر خم یاد میکند و در ضمن شرح واقعه مباهله میفرماید که رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم دست من و حسن و حسین و فاطمه را گرفت و برای مباهله بیرون رفت. (5)
در روایتی دیگر که شبیه بدین روایت است امام صادق علیهالسلام میفرماید: از امیرالمؤمنین علیهالسلام در مورد فضائلش سؤال شد، آن حضرت برخی را شمرد. بدو گفتند بیشتر بگو. حضرت فرمود دو پیشوای دینی از مسیحیان نجران به نزد رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم آمدند و در مورد عیسی با آن حضرت سخن گفتند. آنگاه خداوند این آیه را فرستاد «ان مثل عیسی عندالله کمثل آدم...» سپس پیغمبر وارد خانه شد و دست علی و حسن و حسین و فاطمه «سلام الله علیهم اجمعین» را گرفت و بیرون آمد و کف دستش را به سوی آسمان گرفت و انگشتانش را باز کرد. آنها را به مباهله فراخواند . (6)
در حدیث مفصلی که آن حضرت هفتاد منقبت از مناقب خود را میشمارد بهعنوان سی و چهارمین منقبت خود میفرماید: نصاری چیزی را ادعا کردند، پس خداوند در مورد آنان این آیه را فرستاد «فمن حاجک فیه...» پس نفس من نفس رسول خداست و «نساء» همان فاطمه است و «ابناء» حسن و حسین میباشند سپس آن قوم پشیمان شدند و از رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم خواستند که آنان را از مباهله معاف دارد و رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم آنها را معاف داشت. قسم به خدایی که تورات را بر موسی و فرقان را بر محمد صلیالله علیه و آله و سلم فرستاد اگر با ما به مباهله برمیخاستند هر آینه بهصورت میمونها و خوکهایی مسخ میشدند. (7)