میان باطل و حق باز هم مجادله شد
گذاشت پا به میان عشق و ختم قائله شد
محمد آمد و اهل کساء را آورد
ورق ورق کتب کفر، برگ باطله شد
محمد آمد و با پنج پاسخ محکم
جواب گوی هزاران هزار مسئله شد
چه دید اسقف نجران درون انجیلش؟
که بین راه پشیمان از این معامله شد
خدا به خلق جهان حرف آخرش را زد
و حرف آخر او، آیه ی مباهله شد
#مسابقه_غدیر_تا_مباهله شماره 9
48 ساعت فرصت دارید که گزینه صحیح را همراه شماره مسابقه به آدرس زیر ارسال کنید
@khedmatgozaran_com
جایزه،سفربه کربلای معلّی و مشهد مقدس
آیه مباهله، آیه 61 سوره آل عمران است که پیرامون مناظره ای بین محمد پیامبر اسلام و هیأت نجرانی نازل شده است .[
• ﴿فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ﴾(سورهٔ آل عمران-آیهٔ 61 (
پس هر که در این (باره) پس از دانشی که تو را (حاصل) آمده با تو محاجه کند بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان
یکی از انواع نفرین حق، «مباهله» است، «مباهله» از ریشه «بَهْل» به معنای لعن است اما راغب اصفهانی معتقد است که «بهل» (بر وزن اهل)، به معناى رها کردن و قید و بند را از چیزى برداشتن است؛ به همین جهت هنگامى که حیوانى را به حال خود واگذارند تا نوزادش بتواند به آزادى شیر بنوشد، به او«باهل» مى گویند، و« ابتهال» در دعا به معناى تضرع و واگذارى کار به خدا است؛ مانند سخن خداوند که در آیه مباهله می فرماید: «ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِین؛ آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم». سپس در پایان می گوید: کسی که ابتهال را به لعن و دوری از خدا تعریف کرده، به این جهت است که استرسال و رها کردن و واگذار کردن بنده به حال خود این نتایج را به دنبال مىآورد.
درعربستان پیش از اسلام، زن هیچ جایگاهی نداشت. زن به عنوان کنیزی که در خدمت مرد قرار می گرفت تا کارهای خانه اش را انجام دهد، ایفای وظیفه می نمود.
او در مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره حق دخالت و اظهارنظر نداشت. در چنین شرایطی بود که اسلام ظهور نمود، دیگر به جنس انسان اهمیتی نمی داد بلکه انسانیت وی حائز اهمیت بود. زنان صاحب حق و حقوقی شدند و دیگر کمتر مورد ظلم قرار می گرفتند. در چنین شرایطی که دختران زنده به گور می شدند و برای زنان در جامعه هیچ شخصیتی قائل نبودند. حضرت زهرا علیهاالسلام پا به عرصه هستی نهاد و همگان از کارهای پیامبر(ص) نسبت به ایشان تعجب می نمودند. پیامبراکرم با آن مقام مادی و معنوی، خم شده و دستان دختر خود را می بوسید و به او احترام ویژه می گذاشت. البته خیلی ها به اشتباه تصور می کنند که ارزش حضرت به خاطر این بوده است که ایشان دختر نبوت، همسر ولایت و مادر امامت بوده اند. حال آنکه باید در نظر داشت که ایشان شایستگی و ارزش آن را داشته که در این مسندها جای گرفته است.
با بررسی تاریخ روز مباهله پی می بریم که خود حضرت زهرا(س) آن قابلیت را داشته و از مقام والای معنوی برخوردار بودند که به همراه پیامبر(ص) به مباهله می روند. چرا که در درگاه الهی قرب داشته و دعا یا نفرین ایشان به استجابت می رسید.
مباهله با مسیحیان نجران کار ساده ای نبود که با هر زن و مرد عادی بتوان آن را به اجرا درآورد بلکه افراد شرکت کننده در مباهله باید به درجه ای از حق و یقین رسیده باشند که خدای متعادل درخواست آنان را پاسخ گوید.
این که حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام در مراسم مباهله شرکت داشته، حاکی از عظمت شخصیت ایشان می باشد.
منبع سایت شهید آوینی
چکیده
آیه «مباهله» (آلعمران:61) از مهمترین ادله قرآنی، در خصوص فضیلت و برتری اهلبیت(ع) محسوب میگردد. مفسران و دانشمندان مذهب اهلبیت(ع) و اهل سنت در طول تاریخ درباره این آیه بحثهای مختلفی را انجام دادهاند. در این مقاله با توجه به اهمیت موضوع، آیه «مباهله» را به صورت تطبیقی از دیدگاه فریقین بررسی و به شبهات، ابهامات و سؤالات مربوط پاسخ داده شده است.
نکته حائز اهمیت این است که از ظاهر آیه «مباهله» نمیتوان برای ولایت و رهبری اهلبیت(ع) استفاده نمود؛ چون ظاهر این آیه شریفه صرفاً فضیلت و برتری اهلبیت(ع) را بیان میکند، ولی با توجه به معنا و مفهوم آیه و مقایسه مصادیق آن با دیگران، میتوان از آن برای ولایت و رهبری اهلبیت(ع) نیز استفادههایی کرد.